عنوان مطلب:

ایجاد پلت فرم و لزوم یکپارچه سازی آنها

خلاصه مطلب:
تاریخ مطلب:
ایجاد پلت فرم و لزوم یکپارچه سازی آنها

 

کسب و کارهای پلت فرم و لزوم یکپارچه سازی آنها

اغلب ما با اصطلاح پلتفرم یا کسب و کارهای پلتفرمی مواجه شده ایم. امروزه موارد متعددی از کسب و کارهای پلتفرمی موفق در عرصه بین المللی و همچنین ملی وجود دارند که همه روز هفته و بصورت شبانه روزی برای مشتریان خود ارائه خدمت می کنند. روند حرکت کسب و کارها به سمتی است که مالکیت شرکت‌ها بر دارایی های خود (محصولات و غیره)، در مقایسه با منابعی که می‌توانند به آنها وصل شده و بهره ببرند، اهمیت کمتری پیدا میکند. پلتفرمها زیر ساخت هایی برای ارائه خدمات، و یا بسترهایی برای ایجاد تعامل، تسهیل ارتباطات ، دستیابی به منابع مختلف و یا بهتر دیده شدن مشتریان بوده و در واقع از همین طریق نیز برای مشتریان خود ارزش آفرینی می کنند. اغلب، کسب و کارهای پلتفرمی مالک چیزی نیستند، آنها به جای مفهوم تولید، به ایجاد مفهوم ارتباطات می پردازند. بایستی توجه نمود که پلتفرم‌، مدلی برای کسب‌وکار بوده و صرفا نوعی تکنولوژی و یا نرم افزار به حساب نمی آیند. پلتفرم‌های موفق با کاهش هزینه و/یا ایجاد امکان نوآوری‌های بیرونی، تبادل‌ها را تسهیل می‌کنند. این اکوسیستم‌ها با استفاده از تکنولوژی‌های ارتباطی، پلتفرم‌ها را قادر می‌سازند مقیاسی پیدا کنند که کسب‌وکارهای سنتی نمی‌توانستند به آن دست پیدا کنند.

از ابتدای قرن بیستم نیز پلتفرم‌ها به‌ سرعت از دیگر مدل‌های کسب‌وکار پیشی گرفته‌اند چرا که در مقایسه با سایر کسب و کارهای موجود در این طیف، پلتفرم‌ها در کوتاه‌مدت و بلند‌مدت عملکرد مالی بهتری دارند، برای مثال رشد سریع‌تری دارند، بازگشت سرمایه‌شان بیشتر است و حاشیه‌ی سود بالاتری دارند و بر این اساس سرمایه گذارن تمایل بیشتری به سرمایه گذاری در این نوع کسب وکارها را دارند.

پلتفرم ها مدلهای مختلفی داشته و در حوزه های مختلفی نیز به ارائه خدمت به مشتریان و رفع نیازهای مختلف آنان می پردازند. از جمله حوزه های اجتماعی، گردشگری، خدمات مالی، بهداشت و درمان و سایر حوزه های دیگر. اینکه نیازهای مشتریان مطالعه شود و محصولاتی در جهت برآورده سازی نیاز آنها ارائه گردد یکی از مهمترین بخش های راه اندازی کسب و کارهای نو می باشد. قائل شدن ارزش برای مشتریان، یکی از مهمترین راه های کسب رضایت مشتری و در نهایت ایجاد یک شبکه از مشتریان وفادار می باشد. همین نکته موجب می شود که کسب و کارهای جدید برای جلب رضایت مشتریان، چالش های بسیاری را با هدف اضافه کردن ارزش، تجربه کنند. تمرکز بر این نکته که مشتری های ما چه میخواهد یک موضوع است و چگونگی برطرف سازی نیازهای مشتریان نیز موضوع دیگر. کسب و کارهای پلتفرمی این ارزش آفرینی را بر بستر پلتفرم های دیجیتال محقق می سازنند.

 

نقطه مقابل کسب و کارهای پلتفرمی، کسب و کارهای پایپ لاین یا خطی هستند که در سمت دیگر این طیف قرار گرفته و محصولی را از مرحله تولید به فروش می رسانند. این شرکت ها ارزش را به‌ صورت کالاها یا خدمات ایجاد می‌کنند و سپس آن‌ را به افرادی می‌فروشند که در پایین‌دست زنجیره‌ی تأمین‌شان قرار دارند. در حقیقت پلتفرم‌ها با تسهیل تراکنش‌ها ارزش ایجاد می‌کنند و کسب‌وکارهای خطی با تولید کالا یا خدمات. سایر کسب و کارهای دیگر نیز در جایی بین این دو قرار می گیرند.

در میان این طیف، کسب و کارهایی وجود دارند که نه صد درصد پلتفرمی و نه صد در صد خطی هستند. بلکه با نسبت های مختلف، ترکیبی از این دو را شامل میشوند. آنها ممکن است برای بخشی از فعالیتهای خود دارای پلتفرم باشند یا نباشند، اما به هر جهت به دنبال ایجاد ارزش برای مشتریان خود می باشند.

اما این ارزش آفرینی، زمانی بالاتر خواهد بود که بین پلتفرم های دیجیتالی ارائه شده از سوی یک سازمان یا چند سازمان ( در یک حوزه خاص)، یکپارچگی مناسبی صورت بگیرد. این امر بهره وری حاصله از این نوع کسب و کار را بیشتر خواهد کرد. گاهی ایجاد ارتباط با شرکت های دیگر در قالب یک پلت فرم، بهترین راه جهت ارائه خدمات خاص همراه با چالش های جدید می باشد.

 

ایجاد یک اکوسیستم جدید که با تعدادی از پلت فرم های دیجیتال شکل می گیرد و به کسب و کارهای مکمل امکان کار با همدیگر را می دهد، جایگزین بخش بندی های قدیمی صنعتی گردیده است و بازنده بزرگ این میدان، کسب و کارهایی هستند که معمولا با رویکرد سنتی  به بخش های قدیمی کسب و کار فکر می کنند و در خود روحیه مشارکتی ایجاد نکرده اند. قطعا پنج شرکت با ارزش افزوده بالای دنیای امروز، از نظر سرمایه‌ بازار (گوگل، آمازون، اپل، فیس‌بوک و مایکروسافت)، ساختن و مدیریت کردن اکوسیستم‌ها را به همین دلیل به یک اولویت استراتژیک خود تبدیل کرده‌اند. نکته قابل ذکر و حیاتی در گسترش پلت فرم ها این است که بقا بدون یکپارچه سازی پلت فرم ها امکان پذیر نمی باشد و اینکه هر سازمان با صرف هزینه های بسیار بخواهد یک پلت فرم جداگانه طراحی و ارائه نماید، درصد ریسک و شکست را بالا می برد.

 

اجازه بدهید برای روشن شدن این موضوع، به ذکر مثالی از کاربرد پلتفرمهای مختلف در حوزه سلامت بپردازیم.

 

شاید کمتر به ذهن یک فرد عادی دارای بیماری های مزمن، آن هم در جامعه ای سنتی مثل ایران برسد که بتوان در حوزه سلامت انقلابی ایجاد کرد که علاوه بر بررسی شرایط لحظه ای بیمار، یک بانک اطلاعاتی مدون و بدون هرگونه احتمالات منجر به خطا وجود داشته باشد و بتواند شرایط تحمل بیماری را تا درمان بهبود ببخشد. ولی از دید صاحب نظران و کارشناسان خبره قطعا بایستی شرایطی اتفاق افتد که فرآیندهای درمانی در کنار فرآیندهای اداری، مالی، کنترلی و مراقبتی بصورت یکپارچه و از طریق پلت فرم های یکپارچه صورت پذیرد تا رنج های ناشی از درمان کاهش یابد. حضور نه چندان پررنگ در این عرصه و تنها اکتفا نمودن به پلت فرم های ثبت نوبت و تسویه حساب پزشکی، آن هم نه به صورت گسترده و همه گیر نشان دهنده نقاط ضعف بسیار در این عرصه ها می باشد.

 

حوزه سلامت تنها مثالی از این فرآیند بود، حال آنکه حوزه صنعت تا حوزه های گردشگری و غیره دامنه وسیع، این بخش بزرگ کسب و کاری را نشان می دهد.

 

پایان