عنوان مطلب:

لجستیک و زنجیره تأمین در کشورهای در حال توسعه

خلاصه مطلب:
تاریخ مطلب:
لجستیک و زنجیره تأمین در کشورهای در حال توسعه

 

لجستیک و زنجیره تأمین در کشورهای در حال توسعه

 

در طول دو دهه گذشته، دنیای کسب و کار شاهد تغییرات چشمگیری بوده که شرکت ها را هم در کشورهای توسعه یافته و هم در کشورهای در حال توسعه تحت تاثیر قرار داده است. در این میان، جستجو برای یافتن بهترین ترکیب ورودی ها، مانند نیروی کار، مواد خام و انرژی ارزان توسط شرکت ها در کشورهای پیشرفته، به مزیت نسبی برای مناطق مختلفی از جهان که این منابع در آنها یافت می شوند، منجر شده است. به منظور ارتقا قابلیت های دارای ارزش افزوده، بسیاری از زنجیره های تأمین توجه خود را از ساخت به کشورهای جهان سوم انتقال داده اند به گونه ای بتوان بهترین ورودی ها را در یک سیستم تبدیل منسجم که ایجاد ارزش افزوده می کند، ترکیب نمود. از سوی دیگر، بسیاری از کشورهای در حال توسعه نیز از این استراتژی ها سود برده اند. منافع به دست آمده از این روند بسیاری از کشورهای در حال توسعه را بر آن داشته است تا اقتصاد خود را به روی سرمایه گذاران خارجی که به دنبال زمین، نیروی کار و مواد خام ارزان هستند، باز نمایند.

 

این موضوع نیز انکارپذیر نیست که در دسترس بودن به تسهیلات لجستیک کافی یک الزام بسیار مهم در جذب سرمایه گذاران خارجی، به هر مکان جدید است. گفته می شود استراتژی های تولید جهانی، هنگامی که به طور مناسب از طریق فعالیت های لجستیک کلیدی که ارزش افزوده ایجاد می نمایند، حمایت شوند، بزرگترین مزیت های رقابتی را فراهم می آورند.

 

با فراگیرتر شدن جهانی شدن کسب و کارها، به نظر می رسد تسهیلات لجستیک بهتر و مدیریت آنها نقش مهمی در موفقیت کسب و کارهای بین المللی ایفا نمایند. جای شگفتی نیست که در بسیاری از کشورهای پیشرفته، شرکتها به میزان بسیار زیادی ضرورت بهبود شبکه های توزیع به منظور پاسخگویی بهتر به محیط در حال تغییر را احساس می نمایند.

 

میراث هایی از گذشته، چالش هایی هستند که بسیاری از کشورهای کمتر توسعه یافته به منظور بهبود سیستم لجستیک خود با آنها مواجه هستند. این چالش ها بسیار بنیادی بوده و نه تنها از عدم امکانات، بلکه عدم درک صحیح از اهمیت و نقش لجستیک ناشی می شوند. هر چند، با وجود مشکلات بسیار زیاد، پژوهش ها در زمینه چالش های لجستیک در کشورهای در حال توسعه بسیار اندک و کمیاب است.

 

بسیاری از کشورهای در حال توسعه به وسیله درجه بالایی از عدم اطمینان که از دامنه ای از عوامل اقتصادی، سیاسی/قانونی و اجتماعی/فرهنگی ناشی می شوند، متوقف شده اند. عوامل اقتصادی تاثیر گذار بر عدم اطمینان عمدتا با شیوه مدیریت اقتصاد محلی، کیفیت زیر ساختار و فاصله نسبی از دیگر گره ها در زنجیره تأمین مرتبط هستند. در بسیاری از کشورهای در حال توسعه، اقتصاد به صورت ضعیفی مدیریت می شود. نوسانات نرخ تورم نیز به عدم اطمینان در برخی کشورهای در حال توسعه ضعیف تر می افزاید. لیدتایم های مرتبط با حمل و نقل نیز به علت کیفیت ضعیف زیرساخت حمل و نقل در کشورهای در حال توسعه همراه با عدم اطمینان است. در نهایت، در کشورهای در حال توسعه که پایگاه تأمین محلی وجود ندارد، قطعات از خارج وارد شده و مسافتی طولانی را طی می نماید و بنابراین، چرخه بازپرسازی طولانی تر است.

 

دیگر منابع عدم اطمینان از سیستم سیاسی/ قانونی در و بین کشورها سرچشمه می گیرند. فساد و رشوه در تراکنش ها نه تنها به هزینه انجام کسب و کارها می افزاید، بلکه ریسک های بیشتری در زنجیره ایجاد می نماید. تضادهای سیاسی مانند جنگ و درگیری های محلی می توانند تاثیر بزرگی در زنجیره تأمین داشته باشند زیرا همواره باید به دنبال شرکای جایگزین و نگهداری موجودی اضافی جهت پوشش ریسک بود. همچنین، زنجیره های تأمین به کیفیت اطلاعات در دسترس وابسته هستند. در مدیریت زنجیره تأمین، اطلاعات در بالا دست و پایین دست زنجیره جریان می یابد. چنین جریان اطلاعاتی برای کنترل مواد در سراسر شبکه مورد نیاز است به طور کلی زنجیره های تأمین هنگامی که تأمین کنندگان محلی از نظر تکنولوژیکی پیشرفت هستند و در درجه بالایی از انطباق تکنولوژیکی وجود دارد، عملکرد بهتری دارند. موسسات سیاسی و قانونی می توانند در دسترس بودن و کیفیت اطلاعات را تحت تاثیر قرار دهند.

 

پژوهش ها در چندین کشور در اروپای شرقی، آسیا و افریقا دلایل بسیاری را برای وضعیت ضعیف لجستیک در کشورهای در حال توسعه شناسایی نموده اند. سیستم های لجستیک ضعیف یک پدیده عادی در کشورهای اروپای شرقی به نظر می رسد. به عنوان نمونه، سیستم های تولید، توزیع و تأمین منسوخ شده، زیرساخت های حمل و نقل ضعیف و شرکتهای حمل و نقل طرف سوم ناکارا از ویژگی های سیستم لجستیک در مجارستان است. عدم اطمینان در تأمین و تقاضا همراه سیکل های زمانی طولانی تولید به نگهداری موجودی بیش از اندازه منجر شده است. فقدان تسهیلات انبارداری، تکنولوژی اطلاعات ضعیف و اطلاعات ناقص هزینه به مشکلات جدی در تصمیم گیری انجامیده است.

 

طبق نظر مورای، مشکلات مطرح شده ناشی از ایستایی مدیریت و رشد تدریجی اما بسیار اندک و غیر چشمگیر در لجستیک است. در لهستان مشکلات عمده، به نظر می رسد در زمینه هایی مانند سازگار شدن جامعه با اقتصاد بازار، مالکیت و مدیریت شرکت های حمل و نقل مطرح باشد. به طور مشابه، موانع و مشکلات اصلی در سیستم لجستیک بلغارستان با وضعیت مالکیت واحدهای تولیدی، سیستم توزیع, انبارها و شرکت های حمل و نقل مرتبط است. فقدان خبرگی و آموزش برای پیاده سازی روش های مدرن مدیریت لجستیک نوین را نیز می توان از دیگر مشکلات لجستیک در بلغارستان دانست.

 

بر اساس اطلاعات کشور غنا، مشکلات پیکربندی شبکه لجستیک کشورهای در حال توسعه ناشی از نگاه کوتاه مدت برنامه ریزان است که بر حل سریع مشکلات تاکید دارند. به عنوان نمونه، مشکلات طراحی شبکه حمل و نقل مناسب در غنا، ریشه در طراحی غیر بهینه و نگهداری نامناسب شبکه حمل و نقل موجود و تسهیلات ضعیف بارگیری و تخلیه در بندرها دارد. سیستم موجود بر کمینه سازی هزینه برای خدمت به مشتری محدودی تاکید داشته و فاقد یک چشم انداز بلند مدت است.

 

مشکلات مشابه در آسیا- در جمهوری خلق چین نیز وجود دارد که بسیاری از آنها ناشی از زیر ساخت های نامناسب و ناکافی حمل و نقل، بروکراسی ناکارآمد و فساد اداری است. مدنیزه شدن سریع صنعتی و اصلاحات اقتصادی ویژگی های اقتصاد چین از دهه 1980 بوده و مشکلات محیطی چشمگیری را ایجاد نموده اند. تحت فشارهای رقابتی، قانونی و اجتماعی، متوزان نمودن عملکرد اقتصادی و محیطی برای سازمان ها به میزان بسیار زیادی اهمیت یافته است. در پاسخ به این مشکلات، دولت چین در حال توسعه رویکردهایی به مدیریت محیطی مانند ایجاد قوانین سخت محیطی، تشویق تولید پاک و ترویج گواهینامه ISO 14001  است.

 

اگرچه کشور کره پس از جنگ گام های اقتصادی بسیار بلندی، به ویژه در زمینه های تولیدی نیمه رساناها، تجهیزات سنگین ساخت، کشتی سازی، خودرو سازی و لوازم الکترونیک برداشته است، تا دهه 1980 دارای تعداد بسیار محدودی فروشگاه مدرن در اندازه گسترده بود و پس از آن خرده فروشی، حمل و نقل و لجستیک در کره به تدریج رشد پیدا کرد. مطالعه تطبیقی مدیریت لجستیک در کشورهای مجارستان، چین، ژاپن و کره نشان می دهد صرف نظر از مسائل مربوط به اقتصادهای برنامه ریزی شده به طور متمرکز، فقدان مهارت های مدیریتی در لجستیک به ویژه در کشورهای چین و مجارستان یکی از مشکلات اصلی بوده است.

 

تقاضا برای مدن نمودن اقتصاد در کشورهای در حال توسعه شرایط رقابتی برای مدیران تولید که باید به گونه ای مسئولانه نسبت به محیط عمل نمایند، ایجاد نموده است. همانگونه که ژو و سارکیس در سال 2004 اشاره می کنند یکی از مشکلات عمده در لجستیک کشورهای در حال توسعه مسائل تکنولوژیکی است که برخی از این کشورها درصدد رفع این کمبودها هستند.

 

بنابراین، بهبود لجستیک و مدیریت زنجیره تأمین در کشورهای در حال توسعه نیازمند برخی از زیرساخت های اساسی است که عبارتند از :

  1. زیر ساخت های قانونی
  2. زیرساخت های سخت افزاری
  3. زیر ساخت های نرم افزاری

 

زیرساخت های قانونی می توانند شامل موارد زیر باشند :

  • سیاست های واردات/ صادرات و تعیین/تعریف مناسب تعرفه های گمرکی
  • ثبات تولید کنندگان و کاهش ریسک سرمایه
  • تعریف نرخ منطقی سود بانکی
  • حمایت از لجستیک شخص ثالث (3PL)
  • تعریف استانداردهای ملی کیفیت برای لجستیک و مدیریت زنجیره تأمین

 

 

زیر ساخت های سخت افزاری می توانند شامل موارد زیر باشند :

  • ایجاد جاده های جدید و بهبود راه های موجود
  • ایجاد انبارهای جدید و مکانیزه نمودن انبارهای فعلی
  • کاهش چرخه زمانی امور گمرکی و لیدتایم آزاد نمودن کالاها از گمرک
  • بهبود زیر ساخت های فناوری اطلاعات و ارتباطات به منظور تسهیل نمودن به اشتراک گذاردن اطلاعات و تراکنش های مالی

 

 

زیر ساخت های نرم افزاری می توانند شامل موارد زیر باشند :

  • تشویق سازمانهای بیمه به حمایت از لجستیک شخص ثالث و افزایش تنوع بیمه ها
  • تعریف رویه های کنترلی مناسب
  • تهیه نقشه راه موثر برای مدرن نمودن و پیاده سازی لجستیک و مدیریت زنجیره تأمین
  • افزایش فرهنگ یکپارچگی میان شرکا
  • آموزش و ارتقاء دانش مدیران و خبرگان در زمینه لجستیک و زنجیره تأمین
  • افزایش پژوهش و توسعه
  • ایجاد تعهد به یادگیری و پژوهش
  • بهبود مشارکت بین المللی
  • تشویق رقابت پذیری

 

پایان