عنوان مطلب:

ریسک زنجیره تأمین – محرکها

خلاصه مطلب:
تاریخ مطلب:
ریسک زنجیره تأمین – محرکها

 

 

ریسک زنجیره تأمین – محرکها

برخی از روندهای کسب و کار، شبکه های تأمین را پیچیده و جهانی می سازند. محصولات و خدمات سفارشی سازی می شوند تا نیازهای مشتری را بهتر برآورده سازند. شرکت ها بسیاری از فعالیت های خود را برون سپاری نموده تا تمرکز بیشتری بر شایستگی های کلیدی خود داشته باشند. همکاری مبتنی بر اینترنت مرزهای بین اعضای درگیر در لجستیک، ساخت و توزیع را کمرنگ تر نموده است. همه این روندها اگرچه زنجیره های تأمین را کاراتر نموده، اما آنها را در برابر اختلال ها آسیب پذیرتر ساخته است. موضوع ریسک زنجیره تامین به بررسی روندهای تاثیر گذار بر درجه ریسک که می توانند به عنوان محرک های ریسک در مدیریت سیستماتیک ریسک زنجیره تأمین در نظر گرفته شوند، می پردازد.

این روندها شامل موارد زیر می باشد :

 

  • جهانی شدن:  اگرچه زنجیره تأمین جهانی به علت هزینه هماهنگی، مسیر طولانی تر حمل و نقل و مسائل و مشکلات ناشی از تفاوت های فرهنگی،  ریسک های بیشتری در بر دارد،  اما فشار هزینه، بسیاری از شرکت ها را وادار به انجام تدارکات بین المللی و همچنین برون سپاری همه یا برخی فعالیت های خود به دیگر شرکت ها با هزینه تولید کمتر نموده است. برخی از پژوهشگران، منبع یابی جهانی و کاهش موجودی ها در سراسر زنجیره را به عنوان روندهایی در نظر می گیرند که به افزایش آسیب پذیری در زنجیره منجر می شود.

 

  • برون سپاری و مشارکت: روند کاهشی درجه ارزش افزوده در درون شرکت به علت انتقال فرایندها به تأمین کنندگان و ارائه کنندگان خدمات، به بخش بخش شدن زنجیره های تأمین منجر شده است. افزایش اتکا به برون سپاری و مشارکت، وابستگی ها به اعضای گوناگون در زنجیره را بیشتر نموده است. پیامد این موضوع می تواند کنترل ناکافی و پاسخگویی کمتر نسبت به مسئولیت ها باشد. همچنین یک اختلال یا مشکل می تواند کل زنجیره تأمین را تحت تاثیر قرار دهد. علیرغم اینکه برون سپاری و مشارکت برای سازمانها با فوایدی همراه است، اما دستیابی به کارکرد صحیح و مناسب به این فواید، نیازمند همکاری اعضای مختلف زنجیره تأمین با یکدیگر، اشتراک گذاری صحیح و به موقع اطلاعات و برنامه ها و افزایش پدیداری در عملیات خواهد بود. این تغییرها به سرمایه گذاری عمده در سیستم های اطلاعاتی متصل به هم، تغییر در متریک های عملکرد، تعهد به اشتراک گذاردن سود و ایجاد اعتماد در میان اعضاء زنجیره تأمین نیاز دارد که دستیابی به آن ها چندان آسان نیست.

 

  • تمرکز بر کارایی: افزایش فشار هزینه، به تمرکز بیشتر بر تعداد اندک مراکز تولید و توزیع منجر شده است. زنجیره های تأمین به میزان زیادی بر کارایی ( کاهش هزینه) تمرکز نموده اند. شرکت ها به فشار هزینه به قیمت ریسک اختلال پاسخ می دهند. به نظر می رسد بیشتر شرکت ها رابطه معکوس بین کارایی و ریسک را در نظر نمی گیرند. چرا که استراتژی های بهبود کارایی می توانند ریسک اختلال را افزایش دهند. مثلا اگر چه ممکن است با کاهش تعداد تأمین کنندگان و سطح موجودی، هزینه های یک سازمان کاهش یابد اما این امر میزان آسیب پذیری و ریسک آن زنجیره را بیشتر خواهد نمود. بر طبق نظر کریستوفر، برخی از عواملی که در آسیب پذیری زنجیره تأمین مشارکت دارند ناشی از تمرکز بیشتر بر کارایی نسبت به اثربخشی است. ( همانند جهانی شدن زنجیره های تأمین، تمرکز بر توزیع متمرکز، روند برون سپاری، کاهش در تعداد تأمین کنندگان، تغییر پذیری تقاضا، فقدان پدیداری و رویه های کنترل).

 

  • تمرکز بیش از اندازه بر عملیات: شرکت ها در جهت دستیابی به اقتصاد مقیاس، تخفیف های حجم و هزینه کمتر مبادله، بیش از اندازه بر یک مکان ویژه، تأمین کنندگان یا مشتریان تمرکز نموده اند. این تمرکز زیاد انعطاف پذیری زنجیره تأمین را در واکنش به تغییرات در محیط کاهش داده و به یک زنجیره تأمین شکننده که مستعد اختلال است، تبدیل می نماید.

 

  • فرایندهای ناب: رویکردهای ناب و به هنگام، به منظور کاهش اتلاف در زنجیره تأمین معرفی شده اند. طبق نظر برخی محققان، سازمانها در جستجوی ناب تر و چابک تر شدن به پشتیبانی بیرونی وابسته شده که این موضوع به آسیب پذیری بیشتر منجر می شود. به عنوان نمونه، یک زنجیره تأمین کاملا ناب که به هدف ضایعات صفر دسته یافته، از منبع یابی تکی استفاده می کند و تقریبا هیچ گونه موجودی نگهداری نمی نماید، در شرایط با ثبات بسیار کارا عمل می نماید اما نسبت به هر گونه ریسک اختلال بسیار آسیب پذیر است. هر چند در واقع هیچ گونه زنجیره تأمین کاملا ناب وجود ندارد، اما مادامی که شرکت ها تلاش می کنند تا از طریق اقدامات بهبود مستمر سطح ناب بودن خود را افزایش دهند، در مواجهه با اختلال ها آسیب پذیرتر می گردند.

 

  • افزایش پیچیدگی : امروزه به دلیل منبع یابی جهانی، مدیریت تعداد بیشتر اعضای زنجیره تأمین، نیاز به هماهنگی در میان تعداد بیشتری از لایه ها در زنجیره تأمین و سروکار داشتن با لیدتایم های طولانی مدت، پیچیدگی زنجیره های تامین افزایش یافته است. این افزایش پیچیدگی، همخوان نمودن عرضه و تقاضا را دشوارتر نموده و بنابراین ریسک اختلال ها را افزایش می دهد. این ریسک ها هنگامیکه اعضای گوناگون در زنجیره بر بهینه سازی محلی تمرکز دارند، هنگامیکه عدم هماهنگی در میان اعضای زنجیره وجود دارد و هنگامیکه عدم انعطاف پذیری در زنجیره وجود دارد، بیشتر می شوند. برخی محققان نشان دادند که افزایش پیچیدگی و کارایی در زنجیره تأمین از دلایل اصلی آسیب پذیری از اختلال ها در زنجیره تأمین به شمار می روند. برخی محققین نیز پیچیدگی شبکه تأمین را با بروز ریسک مرتبط دانسته و بیان می دارند که پیچیدگی تاثیر منفی بر عملکرد شرکت دارد. همانگونه که اندازه و پیچیدگی زنجیره تأمین شرکتها افزایش می یابد، ریسک اختلال در زنجیره نیز بیشتر می شود.

 

  • محصولات و خدمات پیچیده : افزایش تقاضا برای محصول ها و خدمات کاراتر و کاملتر به افزایش پیچیدگی در تولید و خدمات منجر شده است. بنابراین، با افزایش تعداد بازیگرها و تعامل ها، پتانسیل ریسک در زنجیره تأمین نیز افزایش یافته است. همچنین، کوتاه تر شدن چرخه عمر محصول نیز پیش بینی دقیق تقاضا را دشوارتر نموده است.

 

  • منبع یابی تکی : استراتژی های منبع یابی تکی قیمت خرید و هزینه های اداری مدیریت پایگاه تأمین کننده را کاهش داده، اما آسیب پذیری زنجیره تأمین در صورتی که تأمین کننده قادر به تحویل به موقع نباشد – را افزایش می دهند.

 

  • وابستگی به فناوری اطلاعات : امروزه فرایندهای درون و بین سازمان ها در زمینه جریان های کالا، اطلاعات و مالی به میزان بسیار زیادی به هم مرتبط هستند. کارکرد مناسب این فرایندها به میزان زیادی به حمایت فناوری اطلاعات بستگی دارد. شکست (خرابی) در زیر ساختار فناوری اطلاعات در یا بین سازمان ها ممکن است آسیب های فراوانی را به شرکت ها وارد نماید.

 

  • برنامه ریزی و اجرای ضعیف : قابلیت های برنامه ریزی و اجرای ضعیف به رویدادهای بیشتر ناهمخوانی عرضه و تقاضا منجر می شوند. برنامه ها اغلب بسیار کلی، فاقد جزئیات و مبتنی بر اطلاعات موجودی و ظرفیت غیر صحیح هستند. نبود سیستم های اطلاعات خوب توانایی سازمان در آگاه شدن از آنچه در حال اتفاق است را کاهش می دهد. فقدان متریک های آینده نگر بر توانایی سازمان در پیش بینی مشکلات آینده و پیش کنشی بودن در مواجه با این مشکلات تاثیر می گذارد. شرکت ها نیز قابلیت دید و پدیداری کمتری نسبت به آنچه در پایین دست و بالادست زنجیره اتفاق می افتد، دارند. بیشتر شرکت ها توانایی ها و قابلیت های محدودی در شناسایی و مدیریت استثناها در زنجیره دارند. فقدان همزمانی و بازخورد بین برنامه ریزی زنجیره تأمین و اجرای زنجیره تأمین نیز این موضوع را تحت تاثیر قرار می دهد.

 

  • تهدید های خارجی : علاوه بر روندها و توسعه ها که آسیب پذیری زنجیره تأمین را افزایش می دهند، تاثیرهای محیط زنجیره تأمین نیز باید مورد توجه قرار گیرد. زنجیره های تأمین همواره در معرض تهدیدهای خارجی محیط مانند حوادث طبیعی، بیماری های فراگیر، حمله های تروریستی و ... قرار دارند. این موضوع می تواند بر قابلیت اطمینان تحویل و توانایی تحویل تاثیر گذاشته و به طور منفی ساختار هزینه شرکت ها و زنجیره تأمین را تحت تاثیر قرار دهد.

 

این محرک ها احتمال و تاثیر ریسک را افزایش داده و اهمیت مدیریت ریسک زنجیره تأمین را برجسته می سازند. اگرچه این روندها و تاثیرها، محرک های ریسک زنجیره تأمین هستند، اما در عین حال شرایطی را فراهم می آورند که در آن شرکت های موفق مزیت رقابتی و تمایز خود را پایه گذاری می نمایند. به بیان دیگر، شانس تمایز و برتری را افزایش می دهند. به منظور بهره گیری موثر از این فرصت ها و حفظ کنترل بر ریسک های مرتبط به گونه مناسب، مدیریت سیستماتیک ریسک زنجیره تأمین ضروریست.

پایان