عنوان مطلب:

هوش تجاری، الزامی برای حضور در بازار کسب و کارهای رقابتی

خلاصه مطلب:
تاریخ مطلب:
هوش تجاری، الزامی برای حضور در بازار کسب و کارهای رقابتی

 

هوش تجاری، الزامی برای حضور در بازار کسب و کارهای رقابتی

 

هوش تجاری (BI) ، به فرآیند تبدیل داده‌های خام به اطلاعات تجاری و مدیریتی گفته می‌شود که به مدیران سازمان در اخذ تصمیمات سریع و با کیفیت کمک می‌کند و مدیران را قادر می سازد تا بر اساس اطلاعات صحیح، عملکرد درست و سنجیده‌ای از خود نشان دهند. استفاده از هوش تجاری(BI)  قدرت رقابت‌پذیری یک سازمان را افزایش داده و باعث می شود یک سازمان بتواند خود را از دیگر سازمان‌های رقیب متمایز نماید .مدیران ارشد سازمانها اگر در سازمان خود به دنبال یک معماری و رویکرد جدید هستند که متشکل از برنامه های تحلیلی و کاربردی باشد وآنها را قادر سازد که با تکیه بر پایگاه های داده عملیاتی و انجام تحلیل های جزئی و کلی نسبت به اتخاذ تصمیم هایی برای فعالیت های هوشمند تجاری در کسب و کار خود اقدام کنند، می بایستی نسبت به پیاده سازی هوش تجاری یا هوش کسب و کار در سازمان مطبوع خود اقدام نمایند.

 بازار، هوش تجاری را به عنوان یک ابزار برای ایجاد برتری در رقابت های سازمانی و پایشگر و تحلیلگر، چه در حوزه کسب و کار و چه در حوزه مشتریان می پندارد. هوش تجاری به عنوان یک چارچوب و معماری جدید در افزایش کارایی سازمان و ایجاد یکپارچگی در فرآیندها بسیار موثر خواهد بود. به زبان ساده، هوش تجاری با تحلیل داده های تجاری با ایجاد بستری مناسب، به اتخاذ تصمیمات دقیق می پردازد.

آگاهی دقیق و امکان دسترسی سریع و آسان به اطلاعات مشتریان، امور داخلی سازمان و شرایط بازار خارج، همگی به عنوان اطلاعات کلیدی شناخته میشوند که با تحلیل و اتخاذ تصمیمات صحیح از آنها، موفقیت هر کسب و کار تضمین میشود. این نکته قابل توجه است که هر سازمان از ابتدای تاسیس، داده های فراوانی تولید می کند. در بهترین حالت ممکن، این داده ها توسط سازمان ذخیره گردیده و نهایتا قابل بازیابی باشند. از سوی دیگر سیستم های گزارش گیری عموما به صورت سلسله مراتبی عمل می کنند به این صورت که مدیران بالا دست و عالی سازمان اطلاعات را بصورت جزئی و خلاصه شده مطالبه می نمایند در پی آن اطلاعات از چندین فیلتر مدیران میانی گذشته و خلاصه می گردد. در اینجا است که هوش تجاری به عنوان یک تحلیلگر به کمک مدیران می آید تا در تهیه استراتژی و پیشبینی اطلاعات یاریگر آنها باشد.

پیاده سازی هوش تجاری در سازمان موجب میشود تا مدیران بتوانند اطلاعات هزینه ها را استخراج نموده و در حوزه کسب و کار خود درک و ارزیابی عمیق تری داشته باشند و موقعیت خود را در بازار رقابتی و شرایط روز بهبود بخشند.

در پیاده سازی یک سیستم هوش تجاری لازم است تا نخست هدف از انجام کسب و کار مشخص شود. در گام دوم پایشی در خصوص چگونگی انجام فعالیت ها انجام میگردد. تحلیل و صحت پیاده سازی صحیح فرآیندهای در حال اجرا گام سوم پیاده سازی هوش تجاری می باشد. پس از این مرحله فعالیت هایی که لازم است در جهت پیاده سازی هوش تجاری انجام گردد، مشخص می شوند تا ضعف های سیستم اصلاح گردد . در نهایت بهبود سیستم و ارتقا و اجرای بهتر فرآیندها در دستور کار قرار می گیرد.

 

پایان