مدیریت روابط تامین کننده در زنجیره تامین
افزايش رقابت و تحولات بازار و محيط كسب و كار، روشهاي تأمین اقلام و ارتباط ميان خريداران و تأمینكنندگان را تغيير داده است. در شرايط جديد افزايش روابط با تأمینكنندگان و توسعه روابط مشاركتي و پايدار با آنها براي كاهش هزينهها و افزايش انعطافپذيري در برابر تغييرات بازار ضروري است. در اين راستا برخي از شركتهاي بزرگ نرمافزاري جهان با ارائه راهحلهاي جامع و مؤثر به نام «مديريت روابط تأمینكنندگان» در اين زمينه بهبودهايي چشمگيري را باعث شدهاند. البته پديد آمدن چنين سيستمهايي بواسطه افزايش وابستگي به پيمانكاران و تأمینكنندگان در سازمانها بوده است. براي افزايش سود، شركتها بايد بتوانند در حداقل زمان ممكن، تأمینكننده مناسب را انتخاب نمايند،رابطه استراتژيك را با تأمینكنندگان افزايش دهند و به صورت مؤثر با آنها در تعامل باشند. سيستمهاي مديريت روابط تأمینكنندگان ابزارهايي را ارائه ميكنند كه بواسطه آن ميتوان روابط تعاملي، گسترده و استراتژيكي را با تأمینكنندگان توسعه داد. اين سيستمها فرآيند تداركات و تأمین استراتژيك درون سازمانها و بين چند سازمان را مديريت مينمايند. تجربه نشان داده است كه شركتها و سازمانهايي موفق هستند كه روابط مستحكم و پايداري را با تأمین كنندگان خود برقرار نمايند.
مدیریت روابط تامین کننده (SRM) فرایندی است که نحوه تعامل یک شرکت با تامین کنندگان خود را تعریف می کند . همانطور که از نام آن پیداست، آن یک تصویر بازتاب از مدیریت ارتباط با مشتری (CRM) است. درست همانگونه که یک شرکت به توسعه روابط با مشتریان خود نیاز دارد ، آن به پرورش روابط با تامین کنندگان خود نیز نیاز دارد. نتیجه مورد نظر رابطه برد-بردی است که در آن هر دو طرف منفعت می برند .
جهانی شدن ، حضور در بازارهای بین المللی ، آزاد سازی قوانین و پیشرفت های سریع در دانش و نوآوری های فنی ، برخی از عواملی هستند که موجب افزایش توجه به مدیریت روابط زنجیره تأمین شده اند . از یک رویکرد ، مدیریت زنجیره تأمین را می توان ایجاد هماهنگی میان فعالیت هایی تعریف کرد که موجب یکپارچگی مبادلات عقلایی میان تأمین کننده ، تولید کننده ، توزیع کننده ، خرده فروش ، و مشتری می شود.
هارلند ( ١٩٩٦ ) نیز مدیریت زنجیره تأمین را مدیریت فعالیت های کسب و کار و روابطی به شرح زیر تعریف کرده است :
زنجیره ، زمانی ضعیف می شود که یکی از پیوند ها بدون توجه به دیگر همجواران خود ، تلاش در بهینه سازی سود خود کند . کویل و همکاران ( ٢٠٠٣ ) روابط زنجیره تأمین را به دو گروه زیر تقسیم می کنند:
١– روابط عمودی : پیوندهای سنتی میان شرکت ها در زنجیره تأمین همچون خرده فروش ، توزیع کننده ، تولید کننده و تأمین کننده مواد و قطعات .
٢– روابط افقی : نوعی توافق خدمات میان دو یا چند شرکت تأمین کننده مستقل لجستیک بر پایه اعتماد ، عملیات مشترک ، تسهیم ریسک ، سرمایه گذاری مشترک ، و اهداف توافقی متقابل .
عدم انطباق در روابط زنجیره تأمین ، معمولا به دلیل تنوع منافع و خواسته های هر دو سوی رابطه رخ می دهد . از یک سو ، تأمین کننده به دنبال کاهش عدم اطمینان ، مدیریت وابستگی ، کارایی مبادله ، رضایت اجتماعی از رابطه و محافظی در برابر قیمت ها است و از سوی دیگر ، خریدار امیدوار است تا به تأمین مستمر بهبود یافته ، انطباق بهتر میان مشخصه های فروش تأمین کننده ، مشخصه های خرید خود و کاهش هزینه های بلندمدت دست یابد .
از میان ابعاد مختلف زنجیره تأمین ، مدیریت روابط تأثیر شگرفی بر سطح عملکرد سازمان دارد . به گونه ای که بسیاری از شکست های آغازین در زنجیره تأمین ، معلول انتقال ضعیف خواسته ها و انتظارها و نتیجه رفتارهایی است که بین هر دو طرف درگیر در زنجیره به وقوع می پیوندند.
پایان